محل تبلیغات شما
ما از بچگی انتظار کشیدیم ؛ روزهارا شمردیم تا پدر از ماموریت بازگردد ، ساعت ها را با چرخش عقربه بزرگ می شمردیم تا بالاخره عقربه ی بزرگ ساعت دو را نشان بدهد تا بتوانیم برنامه مورد علاقه مان را ببینیم؛ یک هفته تمام لیوان شیرمان را زودتر از مادر تمام کردیم تا آخر بتوانیم عروسک پارچه ای مورد علاقه مان را جایزه بگیریم ؛ کمی هم که بزرگ تر شدیم روزهای هفته و ماه و سال را می شمردیم تا هر چه زودتر از شر مدرسه و درس و کتاب خلاص شویم ؛ حالا هم که جوان هایی پیر شده ایم

نسل سوخته از انتظار

« موفقیت در زندگی »

؛ ,شمردیم ,عقربه ,تمام ,هفته ,مان ,شمردیم تا ,مان را ,علاقه مان ,مورد علاقه ,می شمردیم

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزنوشته های من